دنیای مجازی و جاذبه هایش ،او را هم از ما گرفته ! اما او همچنان صبور و مهربان منتظر روزی است که برگردیم و دوستی مان را از سر بگیریم.
بهترین راه برای اطمینان از آینده ی فرزندتان این است که او را عادت بدهید ، کتاب بخواند ، انسان های اهل مطالعه از بسیاری مشکلات دور هستند ، اما با وجود دنیای مجازی، کتاب در حال کم رنگ شدن است و باید از خانه های مان شروع کنیم تا عادت به مطالعه آن هم باکتاب را دوباره به فرزندانمان برگردانیم. بهترین زمان برای مطالعه را انتخاب کنید شما الگوی فرزندان تان هستید و فرزندان آینه شما. بهتر است شما برای مطالعه تان برنامه ریزی کنید و به طورکلی روزانه یک ساعت معین را به این امر اختصاص دهید. در واقع مناسب ترین موقعیت برای مطالعه، زمانی است که فرزندانتان در کنار شما هستند. هیچگاه در زمان خواب و با کسالت مطالعه نکنید. به نوعی می توان گفت فرهنگ سازی در زمینه مطالعه در یک خانواده ایرانی، زمینه افزایش فرهنگ خانواده فراهم می کند. مکانی خوب برای یادگیری خوبیها ممکن است شما در حال حاضر نتوانسته باشید بهترین مکان مطالعه را در محل زندگی خود پیدا کنید. او وقتی شما را حین مطالعه در مکان مناسبی نمی بیند به نوعی موقعیت یابی اش را برای مطالعه از دست می دهد. به نوعی می توان گفت، این امر باعث می شودکه او سردرگم شود.
شما نباید در مکان های نامناسبی مثل سر میز شام، مقابل تلویزیون، درحضور جمع یا درمهمانی مطالعه اش را انجام دهید، این امر عادت های نامناسبی را در فرزندتان بوجود می آورد. در واقع با حضور در محیطی که تمرکز از بین نرود می توان یک مطالعه مفید داشت. شیوه ای که شما برای مطالعه تان تعیین می کنید، باعث می شود فرزند شما الگوی مناسبی برای مطالعه اش داشته باشد. کتاب نقشه زندگی یادمان باشد کتابها تاثیر گذارند و در مواردی هر فرد شیوه زندگی اش را از کتابها اقتباس می کند. شما با کتابهایی که به فرزندتان پیشنهاد می دهید، غیر مستقیم نقشه زندگی او را ترسیم می کنید. در واقع این کتابها چراغ راه او را روشن می کنند و باعث می شود خودش در این مسیر یافته های ارزنده تری پیدا کند.
چرا مطالعه می کنید؟ برای مطالعه کتابهایتان هدف تعیین کنید. این امر باعث می شود که فرزند شما هم مطالعه خود را علاوه بر کتب درسی در خط فکری خاصی حرکت دهد. در واقع در مسیر مطالعه دست اندازهایی است که اگر فرد هدف نداشته باشد ممکن است با دیدن فرازو نشیب ها بی خیال قصه شود. هدف هر چه بیشتر راه را زیبا و روشن می کند. یادتان باشد فرزند شما، مخصوصا در سالهای اول زندگی شما را می بیند. او آنچه شما انجام می دهید درک می کند و در آینده نزدیک خواهید دید که او خود شما شده است حتی اگر در دیدگاه هایش با شما تفاوت داشته باشد. به نوعی می توان گفت بهترین عادات را برای مطالعه انتخاب کنید، این امر کمک می کند تا شما بهترین روزگار را با کتابهایتان سپری کنید. به دنبال شریک بگردید همیشه می گویند شراکت خوب نیست اما در مورد مطالعه کردن سعی کنید برای خودتان یک شریک پیدا کنید. به طور مثال زمانی که قرار است یک کتاب را مطالعه کنید، در کنار هم بودن باعث می شود ایده ها و پیشنهادات تان را در اختیار هم قرار دهید. اگر شما زمانی را در نظر بگیرید تا در مورد مباحث کتاب بحث می کنید، این مطالعه مثمر ثمر خواهد بود. یک نکته حائز اهمیت این است که اگر این شراکت را با فرزندتان انجام دهید، مطمئنا او را به کتاب وابسته تر خواهید کرد. یادگاری هایی از یک کتاب یادداشت برداری از موارد مطالعه شده و دسته بندی آنها کمک می کند تا شما اطلاعات مفیدی از آنچه خوانده اید جمع آوری کنید. در واقع شما با این کار کمک می کنید فرزندان تان بتوانند از این مطالب دسته بندی شده استفاده کنند. علاوه بر این او هم یاد می گیرد از همین حالا آنچه را می خواند،حفظ کنید. منبع: تبیان
متاسفانه مردم در سال چندین بار برای غذاهایی مانند پیتزا هزینه میکنند اما حاضر نیستند نصف این هزینه را صرف خرید کتاب کنند.
عادل فردوسیپور با اشاره به اهمیت نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اظهار کرد: همان طور که همه میدانند سرانه مطالعه در کشور بسیار پایین است و شاید یکی از دلایل آن بیتوجهی مردم به کتاب است. حال در چنین شرایطی ایجاد فضای مانند نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تمام نظرها را به سمت این کالای مهم فرهنگی جلب میکند.
وی ادامه داد: بدون شک نمایشگاه کتاب بستری برای تشویق مردم به کتابخوانی است و میتواند عاملی برای آشتی مردم با کتاب و کتابخوانی باشد.
فردوسیپور با غیرمنطقی خواندن دلایل کاهش سرانه مطالعه گفت: کتابخوانی یک فرهنگ است و کاهش مطالعه به دلیل از بین رفتن این فرهنگ در جامعه است و هیچ دلیل دیگری ندارد، زیرا دلایلی مانند گران بودن قیمت کتاب غیرمنطقی است و قیمت کتاب از قیمت یک پیتزا هم ارزانتر است.
وی ادامه داد: مردم به طور عادی در سال چندین بار برای غذاهایی مانند پیتزا هزینه میکنند اما حاضر نیستند نصف این هزینه را صرف خرید کتاب کنند. همان طور که گفتم موضوع مطالعه نیاز به فرهنگسازی دارد و برای حل این موضوع همه ارگانها مانند رسانه، دولت، مردم و آموزش و پرورش باید دست در دست هم دهند و این موضوع را حل کنند.
مجری و تهیهکننده برنامه ۹۰ در بخش پایانی صحبتهایش با اشاره به حضور در نمایشگاه کتاب تهران اظهار کرد: بدون شک امسال نیز مانند سالهای گذشته در نمایشگاه حضور پیدا خواهم کرد و یک کتاب جدید برای نمایشگاه بیست و هشتم دارم که در طول برگزاری نمایشگاه رونمایی خواهد شد.
بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از تاریخ ۱۶ تا ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در مصلی بزرگ امام خمینی (ره) برگزار میشود.
«اگر پروردگار لحظهای از یاد میبرد که من آدمکی مردنی بیش نیستم و فرصتی ولو کوتاه برای زنده ماندن به من میداد از این فرجه به بهترین وجه ممکن استفاده میکردم.
به احتمال زیاد هر فکرم را به زبان نمیراندم، اما یقینا هرچه را میگفتم فکر میکردم.
هر چیزی را نه به دلیل قیمت که به دلیل نمادی که بود بها میدادم.
کمتر میخوابیدم و بیشتر رویا میبافتم؛ زیرا در ازای هر دقیقه که چشم میبندیم، شصت ثانیه نور از دست میدهیم.
راه را ازهمان جایی ادامه میدادم که سایرین متوقف شده بودند و
زمانی از بستر بر میخواستم که سایرین هنوز در خوابند. اگر پروردگار فرصت کوتاه دیگری به من میبخشید، سادهتر لباس میپوشیدم،
در آفتاب غوطه میخوردم و نه تنها جسم که روحم را نیز در آفتاب عریان میکردم.
به همه ثابت میکردم که به دلیل پیر شدن نیست که دیگر عاشق نمیشوند بلکه زمانی پیر میشوند که دیگر عاشق نمیشوند.
به بچهها بال میدادم، اما آنها را تنها میگذاشتم تا خود پرواز را فرا گیرند.
به سالمندان میآموختم با سالمند شدن نیست که مرگ فرا میرسد، با غفلت از زمان حال است.
چه چیزها که از شماها [خوانندگانم] یاد نگرفتهام…
یاد گرفتهام همه میخواهند بر فراز قلهٔ کوه زندگی کنند و فراموش کردهاند مهم صعود از کوه است.
یاد گرفتهام وقتی نوزادی انگشت شصت پدر را در مشت میفشارد، او را تا ابد اسیر عشق خود میکند.
یاد گرفتهام انسان فقط زمانی حق دارد از بالا به پایین بنگرد که بخواهد یاری کند تا افتادهای را از جا بلند کند. چه چیزها که از شما یاد نگرفتهام… .
احساساتتان را همواره بیان کنید و افکارتان را اجرا.
اگر میدانستم امروز آخرین روزی است که تو را میبینم، چنان محکم در آغوش میفشردمت تا حافظ روح تو گردم.
اگر میدانستم این آخرین دقایقی است که تو را میبینم، به تو میگفتم «دوستت دارم» و نمیپنداشتم تو خود این را میدانی.
همیشه فردایی نیست تا زندگی فرصت دیگری برای جبران این غفلتها به ما دهد.
کسانی را که دوست داری همیشه کنار خود داشته باش و بگو چقدر به آنها علاقه و نیاز داری. مراقبشان باش.
به خودت این فرصت را بده تا بگویی: «مرا ببخش»، «متاسفم»، «خواهش میکنم»، «ممنونم» و از تمام عبارات زیبا و مهربانی که بلدی استفاده کن.
هیچکس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری. خودت را مجبور به بیان آنها کن. به دوستان و همهی آنهایی که دوستشان داری بگو چقدر برایت ارزش دارند. اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود و روزی با اهمیت نخواهد گشت. »
دو روز مانده به پايان جهان ، تازه فهميد كه هيچ زندگي نكرده است . تقويمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقي مانده بود . پريشان شد و آشفته و عصباني ، نزد خدا رفت تا روزهاي بيشتري از خدا بگيرد .
داد زد و بد و بيراه گفت ، خدا سكوت كرد . آسمان و زمين را به هم ريخت ، خدا سكوت كرد . جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت ، خدا سكوت كرد . به پر و پاي فرشته و انسان پيچيد ، خدا سكوت كرد . كفر گفت و سجاده دور انداخت ، خدا سكوت كرد .دلش گرفت و گريست و به سجاده افتاد . خدا سكوتش را شكست و گفت : «عزيزم اما يك روز ديگر هم رفت . تمام روز را به بد و بيراه و جار و جنجال از دستدادي،تنها يك روز ديگر باقياست. بيا و لااقل اين يك روز را زندگي كن . »
لا به لاي هق هقش گفت: « اما با يك روز ! با يك روز چه كار مي توان كرد !؟ »
خدا گفت : « آن كس كه لذت يك روز زيستن را تجربه كند ، گويي كه هزار سال زيسته است و آنكه امروزش را درنمي يابد ، هزار سال هم به كارش نمي آيد .» و آنگاه سهم يك روز زندگي را در دستانش ريخت و گفت : « حالا برو و زندگي كن .»
او مات و مبهوت، به زندگي نگاه كرد كه در گودي دستانش مي درخشيد . اما مي ترسيد حركت كند ، مي ترسيد راه برود، مي ترسيد زندگي از لاي انگشتانش بريزد . قدري ايستاد... بعد با خودش گفت :وقتي قردايي ندارم ، نگه داشتن اين زندگي چه فايده اي دارد . بگذار اين يك مشت زندگي را مصرف كنم .
آن وقت شروع به دويدن كرد زندگي را به سر و رويش پاشيد ،
زندگي را نوشيد و
زندگي را بوييد و چنان به وجد آمد كه ديد مي تواند تا ته دنيا بدود ، مي تواند بال بزند ، مي تواند پا روي خورشيد بگذارد ، مي تواند...
او در آن يك روز آسمانخراشي بنا نكرد ، زميني را مالك نشد ، مقامي را به دست نياورد اما ...
اما در همان يك روز دست بر پوست درخت كشيد .
روي چمن خوابيد .
كفش دوزكي را تماشا كرد .
سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد
و به آنهايي كه نمي شناختندش سلام كرد
و براي آنها كه دوستش نداشتند از ته دل دعا كرد .
او در همان يك روز آشتي كرد
و خنديد
و سبك شد ،
لذت برد
و سرشار شد
و بخشيد ،
عاشق شد و عبور كرد و تمام شد .
او همان يك روز زندگي كرد اما فرشته ها در تقويم خدا نوشتند : « امروز او در گذشت ، كسي كه هزار سال زيسته بود !
کتابخانه عمومی عطاملک جوینی در سال 1388 تاسیس شد واز تابستان سال 1391در ساختمان جدید به مساحت زمین950مترمربع و مخزن به مساحت208متر مربع به فعالیت خود ادامه داد.در حال حاضر زیر نظر اداره کل کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی مشغول به فعالیت می باشد.این کتابخانه دارای 14000نسخه کتاب و تعداد اعضا 1000نفر می باشد.
آدرس: شهرستان جوین -شهرنقاب- خ امام خمینی(ره)-خ شهیداوینی- کتابخانه عمومی عطاملک جوینی
شماره تلفن:05145223155
نمابر: 05145223155
کتابخانه شامل بخش های:مرجع-نشریات ادواری-کافی نت-بخش کودک و نوجوان و همچنین نرم افزار نمایه نشریات و بخش سمعی وبصری می باشد.